محل تبلیغات شما

شیب نسبتا زیاد کوچه پس کوچه های شهر سیدی بوسعید»، حمل و نقل دوچرخه ام را با مشکل مواجه می کند. از طرفی دوچرخه هم از همراهی همیشگی من حوصله اش سر می رود. مغازه داری با روی گشاده اجازه می دهد تا با گذاشتن دوچرخه در جلوی مغازه اش، به گشت و گذار در شهر بپردازم. دوچرخه و من هر دو خوشحالیم.
با خیال راحت جاهایی که با دوچرخه رفتنشان سخت بود، این بار می روم.
به هنگام بازگشت، همان مغازه دار بی آنکه درخواستی از او بکنم، امکان تصویر برداری از مغازه هنری بسیار زیبایش را فراهم می کند.
از آن طرف، مغازه دار جوان دیگری که دوربین و تجهیزاتم را می بیند، دعوت می کند با رفتن به پشت بام مغازه اش، چشم انداز بهتری از شهر را ببینم و تصویربرداری کنم. 
مردم با این کارها خونگرم بودن و ارتباط خوب داشتن با گردشگران را نشان می دهند.
از پله های پیچ در پیچ مغازه بالا می روم. در مسیرِ راه.

برای خواندن ادامه مطلب اینجا را کلیک کنید

طبرقه؛ شهری در مرز الجزایر – قسمت نهم

سفرنامه دوچرخه سواری در تونس - در پیچ و خم جاده های تونس - قسمت هشتم

سفرنامه دوچرخه سواری در تونس - یک ایرانی و عید در بنزرت - قسمت هفتم

مغازه ,دوچرخه ,شهر ,کند ,پیچ ,روم ,می کند ,مغازه دار ,می روم ,کند از ,مغازه اش،

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Physics for all كلبه تنهايي